کار خواندن سه گانه دو قلوها که با پیشنهاد دوست عزیزی شروع شد، امشب با خواندن کتاب سوم یعنی #دروغ_سوم پایان یافت. اگرچه از طنز تلخ و وحشتناک کتاب اول(#دفتر_بزرگ) خبری نبود اما سیر حوادث و پیچیدگی طرح داستان نسبت به دو کتاب قبلی بیشتر بود. طوری که داستان دو کتاب قبلی را تحت الشعاع قرار داد و از این نظر مستقل تر بود. خواندن یک داستان اگر بدانیم که برگرفته از زندگی واقعی نویسنده آن بوده تاثیر عمیق تری می گذارد. از طرفی شخصیت #آگوتا_کریستوف اگرچه در مقابل بعضی نویسندگان که بسیاری نوشته های خود را دور می ریزند زیاد عجیب نیست اما بطور کلی و برای خواننده عجیب است. 

او در مصاحبه ای می گوید: "... وقتی می گویم نوشتن نوعی خودکشی است، به همین فکر می کنم، به این که نوشتن ما را دچار نوعی حالت افسردگی می کند، طوری که دیگر به چیزی جز نوشتن فکر نمی کنیم. دیگر زندگی واقعی را از سر نمی گذرانیم، فقط با چیزی که می نویسیم زندگی می کنیم. ..."


او اصلا مجاری است اما حین جنگ به سوئیس پناهنده می شود و سه گانه ی وی، که معروف ترین اثرش نیز هست، به زبان فرانسوی نوشته شده. این اثر مورد استقبال گسترده ای قرار گرفته، طوری که به بیش از 30 زبان ترجمه شده. در ایران و به فارسی اما با تلاش مترجم جوان، #اصغر_نوری و توسط انتشارات #مروارید به خوانندگانش معرفی شده است.

آگوتا در سال 2011 دیده از جهان فروبست.


خواندن آثار و آشنایی با زندگی اش حتما خالی از لطف نخواهد بود.