#مامان_و_معنای_زندگی 

#اروین_یالوم 


+ بعضی از مردم آنقدر از بدهی مرگ می ترسند که وام زندگی را رد می کنند.

- یعنی چی؟ درست حرف بزن.

+ یعنی تو آنقدر از مرگ میترسی که حاضر نیستی وارد زندگی بشی. درست مثل اینست که میترسی از زندگی ات استفاده کنی.

"شاید مرگ، زندگی را سرزنده تر و قیمتی تر می کند. حقیقت مرگ، مزه ی تند و تیز و تلخ و شیرینی به فعالیت های زندگی می بخشد."

"آنهایی که بیش از بقیه از مرگ می ترسند، کسانی هستند که با حجم زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک می شوند. بهتر است از همه ی زندگی استفاده کنیم. برای مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچ چیز جز یک قلعه سوخته."

-------------------------


اینها بخش هایی از آخرین داستان کتاب ارزشمند #مامان_و_معنای_زندگی یعنی "طلسم گربه مجار" بودند که به مناسبت پایان خوانش کتاب منتشر کردم. متن ها وام دار سپیده حبیب مترجم و از نشر قطره انتخاب شدند.

طی یکسال اخیر، #اروین_یالوم از موثرترین نویسندگان (و البته روان درمانگر و استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد) بر فضای ذهنی ام بوده. ابتدا با #و_نیچه_گریست اش که زمینه علاقه مندی و آشنایی با فیلسوف فیلسوفان، نیچه را مهیا کرد. و حالا هم با "مامان و معنای زندگی" اش تاثیری شگرف در تحلیل خود و اتفاقات پیرامونم گذاشته.

 هنر داستان نویسی، قدرت تخیلش و روایت مسایل روانشناسی با آمیزه ی فلسفی در بستر داستان و توجه به همخوانی تاریخی و زمانی، بی گمان از او روان درمانگری بی بدیل ساخته است. 

با پایان این رمان، خواندن آثار بیشتر از جمله "درمان شوپنهاور" را در اولویت خواندنی هایم قرار می دهم.